درباره وبلاگ


خدا یا آن گونه زنده ام بدار که نشکند دلی از زنده بودنم،و ان گونه بمیرانم که به وجد نیاید کسی از نبودنم ________ _______ ______ _____ ____ بی انتهــــــــــــــــــــــــــــــــاتــریــــن
بــــی انـتــهــاتــریــن
عــبــرتـــــــــــــــ

گويند صاحب دلي، براي اقامه نماز به مسجدي رفت 
 
نمازگزاران، همه او را شناختند؛ پس، از او خواستند ‏که بعد از نماز، بر منبر رود و پند گويد.



پذيرفت.



نماز جماعت تمام شد.



چشم ‏ها همه به سوي او بود.



مرد صاحب دل برخاست و بر پله نخست منبر ‏نشست.



بسم الله گفت و خدا و رسولش را ستود.



آنگاه خطاب به جماعت گفت:



اي مردم! هر کس از شما که مي‌‏داند امروز تا شب خواهد زيست و نخواهد مرد، برخيزد!



.کسي برنخاست



گفت:



حالا هر کس از شما که خود را آماده مرگ کرده است، برخيزد!



.باز کسي برنخاست



گفت:



شگفتا از شما که به ماندن اطمينان نداريد؛ اما براي رفتن نيز آماده نيستيد

 



نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:







 
 
نویسندگان
پیوندها
آخرین مطالب